Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7657 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
response strength
U
نیرومندی پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply
[answer]
U
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
intension
U
نیرومندی
strengths
U
نیرومندی
strength
U
نیرومندی
intensity
U
نیرومندی
robustness
U
نیرومندی
formidability
U
نیرومندی
pithiness
U
نیرومندی
answering
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
ego strength
U
نیرومندی خود
potency
U
توانایی نیرومندی
vigour
U
نیرومندی زور
superego strength
U
نیرومندی فراخود
vigor
U
نیرومندی زور
assiciative strength
U
نیرومندی تداعی
hardihood
U
سرسختی نیرومندی
habit strength
U
نیرومندی عادت
effective reaction potential
U
حد موثر نیرومندی واکنش
virility
U
قوه مردی نیرومندی
effective habit strength
U
حد موثر نیرومندی عادت
DDT
U
حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
lyddite
U
ماده منفجره نیرومندی که قسمت اعظم ان مرکب از اسیدپیکریک میباشد
voice answer back
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
replied
U
پاسخ
responded
U
پاسخ
replying
U
پاسخ
response
U
پاسخ
responds
U
پاسخ
rebutter
U
پاسخ رد
replication
U
پاسخ
in reply to
U
در پاسخ
responsions
U
پاسخ
replies
U
پاسخ
no
U
: پاسخ نه
reply
U
پاسخ
responses
U
پاسخ
respond
U
پاسخ
counterplea
U
پاسخ رد
answers
U
پاسخ
answer
U
پاسخ
answering
U
پاسخ
item of written comment
U
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
U
پاسخ
answered
U
پاسخ
answerback
U
در پاسخ
representation
[statement]
U
پاسخ
response
[commentary]
U
پاسخ
statement
U
پاسخ
negative reply
U
پاسخ رد
in answer to
U
در پاسخ به
frequency respone
U
پاسخ فرکانس
answerback
U
پاسخ برگشتی
movement response
U
پاسخ حرکت
response amplitude
U
دامنه پاسخ
rejoined
U
پاسخ دادن
color response
U
پاسخ رنگ
rejoining
U
در پاسخ گفتن
rejoining
U
پاسخ دادن
original response
U
پاسخ ابتکاری
rejoins
U
در پاسخ گفتن
rejoins
U
پاسخ دادن
anticipatory response
U
پاسخ انتظاری
consummatory response
U
پاسخ پایانی
responds
U
پاسخ دادن
moro response
U
پاسخ مورو
operandum
U
ابزار پاسخ
answer mode
U
حالت پاسخ
correct response
U
پاسخ درست
impluse response
U
پاسخ ایمپولز
right answer
U
پاسخ درست
image response
U
پاسخ تصویر
delayed response
U
پاسخ درنگیده
discriminatory response
U
پاسخ افتراقی
distal response
U
پاسخ دوربرد
calculation
U
پاسخ تقریبی
content response
U
پاسخ محتوایی
anatomy response
U
پاسخ کالبدی
oracle
U
پاسخ مبهم
oracles
U
پاسخ مبهم
manipulandum
U
ابزار پاسخ
emitted response
U
پاسخ صدوری
responded
U
پاسخ دادن
an a answer
U
پاسخ مثبت
conditioned response
U
پاسخ شرطی
irresponsive
U
پاسخ ندهنده
respond
U
پاسخ دادن
answering
U
: جواب پاسخ
answerable
U
پاسخ دار
running rate
U
اهنگ پاسخ
answering
U
: پاسخ دادن
responsorial
U
پاسخ دهنده
vaccum response
U
پاسخ غیابی
response time
U
زمان پاسخ
answered
U
پاسخ به یک سوال
response threshold
U
استانه پاسخ
answering
U
پاسخ به یک سوال
answers
U
: پاسخ دادن
come up with
<idiom>
U
یافتن پاسخ
whole response
U
پاسخ کلی
w response
U
پاسخ کلی
voice answer back
U
پاسخ سمعی
vab
U
پاسخ سمعی
to make a response
U
پاسخ دادن
to definitive answer
U
پاسخ قطعی
answers
U
پاسخ به یک سوال
early answer
U
پاسخ زود
solution
U
پاسخ یک مشکل
answered
U
: جواب پاسخ
response differentiation
U
تفکیک پاسخ
answers
U
: جواب پاسخ
plea
U
پاسخ دعوی
replier
U
پاسخ دهنده
reflection response
U
پاسخ قرینه
answer
U
: پاسخ دادن
preparatory response
U
پاسخ مقدماتی
position response
U
پاسخ مکانی
popular response
U
پاسخ رایج
rejoin
U
در پاسخ گفتن
rejoin
U
پاسخ دادن
rejoined
U
در پاسخ گفتن
response duration
U
مدت پاسخ
response equivalence
U
هم ارزی پاسخ
response latency
U
نهفتگی پاسخ
response set
U
امایه پاسخ
answered
U
: پاسخ دادن
pleas
U
پاسخ دعوی
response intensity
U
شدت پاسخ
solutions
U
پاسخ یک مشکل
rejoinder
U
پاسخ دفاعی
answer
U
پاسخ به یک سوال
answer
U
: جواب پاسخ
response generalization
U
تعمیم پاسخ
rejoinders
U
پاسخ دفاعی
response rate
U
سرعت پاسخ
i pause for a reply
U
منتظر پاسخ هستم
conditioned escape response
U
پاسخ گریز شرطی
electrodermal response
U
پاسخ برقی پوست
to fail to provide an answer
U
درماندن در دادن پاسخ
conditioned avoidance response
U
پاسخ اجتنابی شرطی
answer
[to something]
U
پاسخ
[به چیزی]
[راه حل]
no reply necessary
[NRN]
U
نیازی به پاسخ نیست.
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
he returned a negative
U
پاسخ منفی داد
high frequency responce
U
پاسخ فرکانس بالا
return a negative
U
پاسخ منفی دادن
inquiry system
U
سیستم پرسش- پاسخ
interrogator responsor
U
دستگاه پرسش- پاسخ
open ended question
U
پرسش باز پاسخ
response hierarchy
U
سلسله مراتب پاسخ
modulation frequency response
U
پاسخ فرکانس مدولاسیون
pure color response
U
پاسخ خالص رنگ
psychogalvanic response
U
پاسخ گالوانیکی- روانی
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
s r psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
white space response
U
پاسخ به بخش سفید
visual righting response
U
پاسخ تعادل دیداری
response time
U
زمان پاسخ دهی
unconditioned response
U
پاسخ غیر شرطی
ucr
U
پاسخ غیر شرطی
to answer in the a
U
پاسخ مثبت دادن
the answer is in the negative
U
پاسخ ان منفی است
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
shading response
U
پاسخ سایه روشن
galvanic skin response
U
پاسخ برقی پوست
pilomotor response
U
پاسخ سیخ شدن مو
conditioned emotional response
U
پاسخ هیجانی شرطی
solving
U
یافتن پاسخ یک مشکل
solves
U
یافتن پاسخ یک مشکل
rejoin
U
پاسخ دفاعی دادن
rejoined
U
پاسخ دفاعی دادن
rejoining
U
پاسخ دفاعی دادن
calculation
U
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
solved
U
یافتن پاسخ یک مشکل
rejoins
U
پاسخ دفاعی دادن
solve
U
یافتن پاسخ یک مشکل
rejoinders
U
پاسخ دفاعی دادن
phone
U
پاسخ به تماس در تلفن
achromatic color response
U
پاسخ رنگ بی فام
rejoinder
U
پاسخ دفاعی دادن
affirmative
U
پاسخ "بله " بود
phoning
U
پاسخ به تماس در تلفن
cer
U
پاسخ هیجانی شرطی
all or none response
U
پاسخ همه یا هیچ
phones
U
پاسخ به تماس در تلفن
phoned
U
پاسخ به تماس در تلفن
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
to beg the question
U
در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
reacted
U
عمل کردن در پاسخ به چیزی
react
U
عمل کردن در پاسخ به چیزی
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
Recent search history
Forum search
2
از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1
معنی lead lag compensator
2
شما اهل کجا هستید
0
دانستن معنی چند کلمه فارسی به انگلیسی
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com